متن شعر اهنگ ضربان معکوس از محسن یگانه

ضربان معکوس 

 

تنها امید که ناامیده ، امید من دوباره ته کشیده
لحظه به لحظه فکر ناامیدی ، این لحظات امونمو بریده
اون که میگفت با دستای دل من ، از قفس بی کسی آزاد شد
چی شد که با گریه ی من شاد شد ، با شبنم اشک من آباد شد
از وقتی رفت یه روز خوش ندیدم ، خواستم دلم یه گوشه ای بمیره
خسته شدم ، چه انتظار سختی ، یکی بیاد جون منو بگیره
قلب من از تپیدنش خسته شد،نبضم با ضربه های معکوس مرد
قلب من ازخستگی خوابش گرفت ، این دل ناامید و مایوس مرد
شاید صدای زخمیه دل من ، مرحم زخمای دل تو باشه
شاید که قصه ی جدایی من ، نذاره هیچکی از کسی جدا شه
از وقتی رفت یه روز خوش ندیدم ، خواستم دلم یه گوشه ای بمیره
خسته شدم ، چه انتظار سختی ، یکی بیاد جون منو بگیره
قلب من از تپیدنش خسته شد،نبضم با ضربه های معکوس مرد
قلب من ازخستگی خوابش گرفت ، این دل ناامید و مایوس مرد

نظرات 1 + ارسال نظر
خانه پدر یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:59 http://khaneipedar.persianblog.ir/

موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد